باز هم سفر و باز هم جدایی...
ولی این بار فرق میکند
لحظه لحظه یاد تو از من جدا نمیشود.
هر جا میروم هستی و جمله ای کاش بودی بر زبانم جاری میشود.
ای کاش بودی و تمام این لحظات را با تو تجربه میکردم.
خوش میگذرد ولی غم نبودن تو بر دلم سنگینی میکند.
انگار یک چیزی کم است. تو...
محبوب من
من باز گشتم و مشتاق دیدار تو ام..
یادم نمیرود اشک های هنگام جدایی را...
نمیدانستم به آن افتخار کنم یا ناراحت شوم.
میدانم دوستم داری خیلی زیاد
ولی تو نمیدانی من چقدر زیاد دوستت دارم.
و هیچ وقت نخواهی فهمید.
عشق من.
به بودنت و به داشتنت افتخار میکنم
این تو بودی که مرا از نجات دادی و طعم عشق را به من چشاندی
طعم دوست داشتن و دوست داشته شدن.
من این را هرگز فراموش نخواهم کرد
تو پرنده خوشبتی منی
و خواهی بود...
تا ابد...
فرشته من متولد شد
در روزهای نخستین بهار..
بهار زندگی من متولد شد.
بعد از زمستانی سرد و سخت.
و بعد از آن همیشه بهار ماند.
بهار زندگی من
عشق مسافر من
اکنون از من دوری و مرا سخت دلتنگ تو ست.
در جای جای زندگی من هستی و عدم حضورت سخت احساس می شود..
شدی جز لاینفک زندگی من...
زودتر بیا که تا تو نیایی بهار من شروع نمیشود.
بیا و نور زندگی را دوباره به زندگی من بتابان..
زیبای من..
یک سال دیگر با تو شروع خواهد شد..
یک سال پرخاطره دیگر با تو..
یک سال جدید و تغییرات جدید
هیجانات جدید..
با تو..
متولد من
تولدت مبارک
هرسال بیشتر دوستت خواهم داشت
و هر سال بیشتر عاشقت خواهم بود..
تویی که هروز برای من تازگی و نشاط روز اول را داری..
تولدت مبارک
تو
یک کلام تو..
هیجان انگیزترین قسمت زندگی من
بدون کم شدن و عادی شدن.
هر روز هیجان انگیز تر از دیروز.
هیچ وقت تکراری نشدی. نمیدانم چرا..
هیچ وقت کم نشدی..
حتی زمانی که ناراحتی بود.
همیشه دوست داشتنی همیشه عاشق..
روزهای با هم بودن...
هنوز هم جذاب و خواستنی است..
کافی است تو باشی..
همه چی هیجان انگیز می شود.
وای امان از روزی که نیستی..
همه چیز خاکستری و بی روح است..
ای هیجان زندگی من
باش و عاشق باش..
هستم و دوستت خواهم داشت.
هستیم و عادی نمیشویم..
عادت نمیشویم...
عاشقانه زندگی میکنیم..
ساعت صفر..
ما درکنار هم
بعد از رقص و سرخوشی با تو..
زیاد تکرار نمی شودو هر روز به تو ثابت خواهم کرد که چقدر دوستت دارم
این روزها
چه پرشتاب میگذرند
انگار همین دیروز بود
731 جادویی
خانه رویاها
دو سالی میشود به خانه رویاهایمان آمدیم
روزهای ابتدایی را به خاطر دارم
حال و هوایمان یادت هست؟
ترکیبی از خوشحالی و نگرانی
خوشحالی برای لحظات بیشتر با هم بودن
و نگران..
نکند لحظات بیشتر کنار هم بودن باعث شود
از هم سیر شویم
به هم عادت کنیم
و برای هم عادی شویم
مثل خیلی ها
ولی نشد
عادی نشدیم
برعکس عاشق تر شدیم
عقشمان ریشه دوانید و قوی تر شد
هر روز بیشتر از دیروز
نمیگویم سختی نبود
مشکل نبود
دلخوری نبود
ولی هیچکدام خللی به دوست داشتن عمیقمان وارد نکرد
بلکه باعث عمیق تر شدنش شد.
و اما امروز
همچنان با همیم
و همچنان عاشق
این روزها حس خوبی دارم
حس خوب خوشبختی
حس خوب عشق
این را مدیون تو هستم
مدیون عشق بی نهایتت
و زیبایی بی مثالت
و هوشیاری بی پایانت
و امروز
بیشتر از دیروز عاشقت هستم
و بیشتر از دیروز به تو خواهم گفت:
دوستت دارم
امروز تو را دیدم
بعد از چندین روز دوری
تازه فهمیدم که چقدر دلتنگت بودم
هر چه همه چی خوب باشد وقتی تو نیستی یک چیزی کم است.
و وقتی هستی همه چیز سر جای خودش است
چند روزی است که متولد شده ای
تولدی پر از نور و روشنایی
و چند سالی است که در زندگی من متولد شده ای
و زندگی ام را روشن ساخته ای
و مرا دوباره به دنیا بازگردانده ای
با تزریق عشق به زندگی من
امیدوارم من هم توانسته باشم تو را عاشق کنم
میدانم که تمام سعی خود را کرده ام و خواهم کرد
و میدانم که ارزش این تلاش را دارد.
تا همین جا هم ارززشش بی نهایت است
امیدوارم سال ها در کنار هم جشن تولدت را برگزار کنیم
با هم و شاد و عاشق
مثل همه این سال ها
و هر روز عاشق تر از دیروز
امیدوارم روزهای با تو بودن تمام نشود..
بهار زندگی من..
سال جدید آمد..
یکسال دیگر تمام شد..
ولی من خوشحالم..
چون در سال جدید تو را دارم..
چون یکسال تو را داشتم
سالی پر از هیجان و عشق
خوشحالم
چون تو هستی
از وقتی تو آمدی زندگی من رنگی شد.
شاد شد
پر امید شد.
در سال جدید
آرزو میکنم لحظه های با تو بودن بیشتر شود
آرزو میکنم همچنان لایق عشق بی نهایت تو باشم
خوشحال تر از امسال
پرعشق تر از امسال
پر از رنگ..
عشق سال های من
امیدوارم تا ابد سال نو را با تو و به یاد تو جشن میگیرم
و هرسال عشقمان بیشتر شود..
با تو همه چی خوبه
عشق سال ها و همیشه من..
به زودی در این محل عکس نصب میشود
باز زمستان
زمستان سرد ولی داغداغ و پرخاطره
یادت هست
روزهای اول
این انصاف نیست..
بی عدالتی است..
آخر چرا؟
چرا من باید با داشتن تو اینقدر خوشبخت بشوم
و احساس شادی بی نهایت کنم
و تو...
از وقتی به زندگی من پا گذاشتی همه چیز عوض شده
سیاهی ها رفته و جایشان را رنگ های زیبا گرفته است
امید برگشته و از همه زندگی من می تراود.
تو آمدی و زندگی من زیبا شد.
و هر روز زیباتر از دیروز
دیگر هیچ چیز تکراری نیست
هر چه هم میگذرد باز هم تکراری نمی شود
عشقت..
دوست داشتنت
داشتنت..
هیچ وقت تکراری نشد
و اما تو
تو چی؟
آیا به اندازه من احساس خوشبختی می کنی؟
آیا من توانستم تغییری در زندگیت ایجاد کنم؟
آیا برای تو تکراری شده ام؟
عشقمان چی؟
آیا در حال کمرنگ شدن است؟
نمی دانم..
من چیزی ندارم برای تو
جز عشق بی نهایتم
جز وفاداری به عشقمان
جز دل عاشق
آیا این کفایت میکند؟
نمی دانم...
این روزها...
دلم خیلی تو را میخواهد.
دلم با تو بودن میخواهد.
به آغوش کشیدن تو را میخواهد.
این روزها
دوست دارم همیشه پیشم باشی.
هیچ وقت از پیشم نری.
این روزها...
بیشتر از همیشه دوستت دارم
بیشتر از همیشه میخواهمت.
این روزها...
با تو بودن خیلی خوبه.
نزدیک تو بودن خیلی خوبه.
نگاه کردن تو چشمات خیلی خوبه.
دستات رو توی دستم گرفتن خیلی خوبه.
این روزها...
خیلی دوست دارم ابدی بشی.
اصن ابد.
میدانم روحت همیشه مال منه.
مثل روح من.
ولی دوست دارم جسمت هم همیشه پیش من باشه.
این روزها...
زود دلتنگت میشوم.
تا از پیشم میری دلتنگت میشوم.
این روزها..
بیشتر میخواهمت...
نازنینم عمری عاشقم باش
تا که هستم عاشق باشی ای کاشآره....
زیبای من
وقتی تو آمدی زندگی من رنگی شد
دیگر سیاه و سفید نبود..
هر روز یک رنگ به آن اضافه شد
هیچ روزش مثل دیروز نبود
هر روزش زیباتر از دیروز
هر روز یک خاطره جدید
و هر بار نزدیکتر به تو
هر چه نزدیک تر شدم عاشقتر..
هر چه بیشتر شناختمت بیشتر عاشق..
و دلبستگی هایم بیشتر
و دلتنگی هایم
اکنون زندگی بی تو هیچ است
بی تو زندگی قابل تصور نیست
من نیمه خودم را یافتم
دیگر او را رها نمیکنم
دلم میخواهد همیشه باشد.
همه جا
با من
از او سیر نمیشوم
خسته نمیشوم
فقط عاشق تر میشوم
و مطمئن تر به انتخابم
در این سالها هیچ وقت پشیمان نشدم
همیشه به تو افتخار کرده و میکنم
تو بزرگترین دارایی زندگی منی
بزرگترین هدیه خداوند به من
همیشه پیشم بمان
و زندگی من را رنگی کن
امروز...
زندگی من آغاز شد..متولد شد...
فرودین چه ماه خوبی است...
بهار می آید... زندگی می آید...
تا چند سال پیش نمیدانستم زندگی من فروردینی است
ولی احساس میکردم...
تا اینکه خدا او را به من داد...
عشق من
خوشحالم که تو را دارم
تو هدیه خداوندی...
همیشه دوستت دارم
همیشه عاشقت خواهم بود...
و هر روز یک بار بیشتر به تو میگویم
سلام
امشب ناخوآگاه به سوی اینجا کشیده شدم
بدون اینکه چیزی برای نوشتن داشته باشم
مرور کردم خاطرات با هم بودن را
از لحظه دیدار تا به امروز...
خوشی ها و ناخوشی ها
جدا شدن ها و پیوستن ها
و عشقی که روز به روز قویتر می شد
در تمام این لحظات
حتی موقع دلخوری ها و دلگیری ها
هیچ وقت
هیچ وقت احساس نکردم اشتباه کردم
هیچ وقت فکر نکردم در تصمیم با تو بودن اشتباه کردم
برعکس همیشه مطمئن تر میشدم
امروز از دوست داشتن پرسیدی
به نظر من دوست داشتن یعنی وقتی با او هستی به هیچ کس دیگر فکر نکنی
یعنی برایت بهترین باشد
از هر نظر
و من تو را دوست دارم
از دلتنگی پرسیدی
آری منم دلتنگت می شوم
بی دلیل
یک دفعه
حتی اگر همین چند دقیقه پیش دیده باشمت
حتی اگر بدانم چند دقیقه بعد تو را می بینم
میدانم که حس تو هم شبیه من است
و قدر دان این حس خواهم بود
میدانی
لحظه هایم اگر بی تو باشد خالی از تو نیست
و این حس داشتن فرشته زیبایی چون تو مرا به وجد می آورد.
و به زندگی من معنی میدهد
پس فرشته زیبای من
و رویای همیشگی من
باش تا بی معنی نشوم
و خواهم بود تا آخر راه...