دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

روزهای پرمهر..


روزهای پاییزی از راه رسیدند

   روزهای برگ ریزان

             روزهای ابری

                روزهای سرد

ولی با تو پاییز هم رنگ بهار است


هر صبح..با نشاط..

   هر صبح..با عشق..

      هر صبح.. با یه دنیا آرزو..

به روی تو سلام می گویم

  و تو با صدای دل

      پاسخ می گویی

چه روزهای خوشرنگی دارم

و پررنگ از وجود یکتای تو


دلم باران پاییزی میخواهد

تا قدم بزنیم

و برایم ترانه بخوانی

و دستانمان

جادوی عشق را

بارها و بارها تکرار کنند


من با تو سرشار از زیباییم

      و تو با من بر قله های شادمانی

من مهربانیت را می ستایم

        و تو داشتنم را شکر میگویی


عشق ما جاودانه خواهد ماند

هر فصلی که باشد

      بهار..تابستان..پاییز..زمستان..


و روزها هر رنگی که باشند

      سبز..سفید..آبی..خاکستری..


و ما هر حالی که داشته باشیم

        شاد..غمگین..سرحال..با اشتیاق..


بازهم خاطره خواهیم ساخت

و یکدیگر را دوست خواهیم داشت

تا ابدیت...