دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

آغوش فرودگاهی ...


دلم آغوش تو را می خواهد

از جنس رسیدن دوباره

از جنس بغل کردن های فرودگاهی

از جنس "خیلی وقت است ندیدمت"

از آنهایی که "دلم لک زده بود برای 

دوباره به آغوش کشیدنت"


دلم آغوش تو را می طلبد

یک آغوش محکم و طولانی

همراه بوی عطر تن تو

و صدای آشنای قلبت


دلم آغوش تو را می خواهد

و دوستی دیرینه گوش من و صدای قلب تو

دوستی صورت من و شانه تو

دوستی پیشانی من و لب های تو

دوستی دستان تو و نوازش موهای من

و چشمان تو خیره در چشمان من


دلم آغوش تو را  می خواهد

و تکرار این جمله که "دوباره با همیم"

و دلگرمی "دیگر جدا نخواهیم شد"

دلم اشک ریختن می خواهد

اشک شوق رسیدن

در آغوش بی همتای تو

و آرامش حضور دوباره در کنار تو


من تمام وجودم خواستن توست

من تمام قلبم تشنه ی دیدار توست

 آغوش دوباره تو 

بوسیدن دوباره تو

فشردن دوباره دستان تو

 امنیت بازوان توانمند تو

و زندگی کردن دوباره با تو تا همیشه


من دلم آغوش میخواهد

می خواهد 

می خواهد

مثل کودکی لجباز پا بر زمین می کوبم

بهانه می گیرم 

فریاد می زنم 

اشک می ریزم

لعنت به مرزهای قراردادی این دنیا

من دلم آغوش می خواهد

آغوش گرم و صمیمی تو را...