چه حس خوبیست
لمس نفس های تو
وقتی در اعماق آغوشت
به دستان تو زنجیر میشوم
و میهمان بازوان آشنای تو میمانم
تا انتهای خواستنهای رویایی
و بوسههای بی تکرار
و لبخندهای طولانی
چه شاعر میشوم
وقتی به تو فکر میکنم
و چه تفسیر زیباییست زندگی
وقتی از زاویه شعر تو
به آن مینگرم
من غزل غزل ترانه میشوم
وقتی به جنون دوست داشتنت میرسم
پر از آرایه و قافیه و ردیف
و اندیشه ام چه رنگ زیبایی میگیرد
وقتی در اعماق وجود نازنین تو
به پرواز در میآیم
من درگیر نگاه پر احساس توام
همیشه و همیشه
من تصویر مهربانی های روح توام
دنیا دنیا
من یک غزل عاشقانه در دفتر زندگی توام
سطر به سطر
مرا پر کن از خواهش این عشق
تا رویش تارهای سفید سالیان دراز
تا همیشه ...