دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

حال این روزهای من


این روزها

چه پرشتاب میگذرند

انگار همین دیروز بود

731 جادویی

خانه رویاها


دو سالی میشود به خانه رویاهایمان آمدیم

روزهای ابتدایی را به خاطر دارم

حال و هوایمان یادت هست؟

ترکیبی از خوشحالی و نگرانی

خوشحالی برای لحظات بیشتر با هم بودن 


و نگران..

نکند لحظات بیشتر کنار هم بودن باعث شود

از هم سیر شویم

به هم عادت کنیم

و برای هم عادی شویم

مثل خیلی ها


ولی نشد

عادی نشدیم

برعکس عاشق تر شدیم

عقشمان ریشه دوانید و قوی تر شد

هر روز بیشتر از دیروز


نمیگویم سختی نبود

مشکل نبود

دلخوری نبود

ولی هیچکدام خللی به دوست داشتن عمیقمان وارد نکرد

بلکه باعث عمیق تر شدنش شد.


و اما امروز

همچنان با همیم

و همچنان عاشق


این روزها حس خوبی دارم

حس خوب خوشبختی

حس خوب عشق


این را مدیون تو هستم

مدیون عشق بی نهایتت

و زیبایی بی مثالت

و هوشیاری بی پایانت


و امروز

بیشتر از دیروز عاشقت هستم

و بیشتر از دیروز به تو خواهم گفت:

دوستت دارم

نظرات 2 + ارسال نظر
گلخاری شنبه 13 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 08:08 ق.ظ http://golkhari.parsiblog.com/

سلام
از ابتدا تا انتهای وبلاگتان را مرور کردم...
با اجازه یکی از پست هایتان را کپی پیست کردم ...
این عشق پاک و ناب را به شما دو تا زوج عاشق تبریک می گم...
خیلی زیبا و دوست داشتنی است عشقتان...
انشاء الله همیشه پر حرارت و با دوام و مقدس بماند...
شکر نعمت نعمتت افزون کند...

ممنون دوست عزیز. امیدوارم شما هم تجربه کنید.

زینب شنبه 13 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 12:17 ب.ظ http://zeynab-limouchi.blog.ir

زیبا بود. به وبلاگ منم سر بزنید :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد