-
تا لحظه ی دل سپردنت می مانم
شنبه 26 مردادماه سال 1398 15:15
چه زیباست سالهایی که از پس هم می گذرند و من در کنار تو همچنان عاشق و مشتاق به مهربانیهای تو می اندیشم چه زیباست اسم تو در کنار اسم من شکوهمند و افتخارآمیز و چقدر خواستنی است یکی شدن با تو تا همیشه و بی انتها چه رازی نهفته است در مهر تو... در دل من... من تو را می خواهم و این ساده ترین واژه ی امروز به مناسبت دومین...
-
پیچ و خم های شیان
شنبه 22 تیرماه سال 1398 00:42
چرخش دستانت روی فرمان ماشین در پیچ و خم های شیان من را بیشتر عاشق می کند و آسمان میخواند و نگاه تو که دلبری میکند از من عاشق چقدر من تو رادوست میدارم برایم بسیار جذابی و هیجان انگیز سالها گذشته است از اولین باری که تو را دیدم ولی هر روز بیشتر میشناسمت و بیشتر و بیشتر علاقمند... زندگی با تو همچون پیچ و خم های شیان است...
-
بیا عاشق بمانیم
شنبه 25 خردادماه سال 1398 12:15
بیا در پیچ و خم زندگی گم نشویم بیا در یک چرخه ی تکراری سرگردان نشویم بیا در فصل های رنگارنگ روزگار بی رنگ نشویم بیا مواظب باشیم زندگیمان رنگ نبازد تا هیجان نمیرد بیا در زندان زندگی به دام نیوفتیم تا اسیر نشویم بیا همیشه رفیق یکدیگر بمانیم تا غریبه نشویم بیا مواظب رایحه حرفهایمان باشیم بیا کاری کنیم عطر حرفهای خوب تا...
-
تو متخصص حال خوب منی
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1398 15:19
من هیچگاه از با تو بودن خسته نمی شوم دوست دارم با تو باشم... همیشه و همه جا حتی وقتی در یک اتاق نیستیم.. حتی وقتی ساعت ها نمی بینمت.. هیچ گاه خسته نمی شوم من به تو اعتماد دارم به همه ی افکارت به همه ی ویژگیهای شخصیت ات به همه ی ایده های ناب و بی نظیرت و به همه ی پیشنهادهای جالب ات من دوست دارم همه ی آنچه در تو می...
-
تولد عشقی جاودان
شنبه 17 فروردینماه سال 1398 11:44
آمدنت در بهار به زندگی جان تازه ای داد مهربان و دلنشین چون لبخندت و من که در تار و پود زندگیت جوانه زده ام برایت عشقی جاودان میخواهم چه رازی است در بهار که همه ی اتفاق های خوب در این فصل برایمان رقم می خورد آمدن من.. تولد تو.. و پیوندمان چه هوای تازه ای دارد امروز و من چه شادم از بودن و حضور تو امروز برایت بهترین ها...
-
اولین سالروز پیوند عاشقانه ما
شنبه 10 فروردینماه سال 1398 12:36
امروز اولین سالروز پیوند عاشقانه ماست یکسال از باهم بودنمان زیر این سقف پرستاره می گذرد و من به این می اندیشم که چگونه تو را دوست بدارم که اندکی از مهربانی های تو را جبران کند یکسال پیش در چنین روزی برایم جشن گرفتی شهر را آذین بستی هدیه دادی و مرا بوسیدی و قول دادی در کنارم بمانی حالا هر سال این روز بهترین روز من و...
-
بهار زندگی من خوش آمدی
جمعه 9 فروردینماه سال 1398 23:47
بهار است و فصل خوبی ها تازه شدن فصل و زنده شدن طبیعت.. بهار را دوست دارم نه به خاطر زیبایی هایش به خاطر هدیه هایی که به من داد 34 سال پیش بهار بود دختری به دنیا آمد که سالها بعد زندگی مرا عوض کرد و شد بهار زندگی من. او عشق را به من هدیه داد.. عشقی بی نهایت و تمام نشدنی... و سال پیش بهار بود... باز هم هدیه بهار شروع...
-
قلب تو وطن من است
شنبه 25 اسفندماه سال 1397 16:09
وقتی تو همسفر من باشی دیگر به دنبال رسیدن به مقصد نیستم طولانی ترین جاده های دنیا را نیز سپری میکنیم به امید تمام نشدن و باز هم ادامه داشته باشد این روزهای قشنگ تکرارنشدنی هرجای دنیا که باشیم آغوش مان وطن ماست و باید بازگردیم به یکدیگر عطر بهار و تازگی اش در کنار مهربانی و لبخند تو چه زیباست و لذت بخش و چه خوشبختم من...
-
روز عشق، روز تو و من
شنبه 27 بهمنماه سال 1397 09:22
روز عشق بهانه است این خرس چاق قرمز بامزه این شمع و گل و کادو این کیک و شکلاتهای قلبی شکل همه بهانه است بهانه است تا بازهم به هم بگوییم: "دوستت دارم" چرا این واژه تکراری نمی شود هرچقدر میگوییم و این عشق جذاب خواستنی همچنان آتشین است این آغوش و بوسه و نوازش دنیای عشق را میسازد و دنیای عشق، این دختر نازک دل...
-
بوییدن هوای تو
یکشنبه 16 دیماه سال 1397 09:18
یک لحظه ایستادیم در خیابان تو مرا در آغوش کشیدی و من دستانم را محکم به دور تو حلقه کردم تو از روی شال سرم را بوسیدی و من فقط عطر تنت را بوییدم و بوییدم و آن عطر سال ها و سال ها در خاطرم ماند به گونه ای که معتادش شدم و اگر روزی تو را نبویم حال آن روزم سخت خراب می شود سالها پیش در چنین روزهای سرد زمستانی اولین دیدارهای...
-
چال شیرین گونه هایت
سهشنبه 20 آذرماه سال 1397 09:45
من با چیزهای ساده خوشحال می شوم با کارهای کوچک با اتفاقهای پیش پا افتاده با بازی های معمولی حال من را خوب میکنند آبنبات چوبیهای رنگی کوچک و آهنگهای شاد ضبط ماشین من می خندم و شاد می شوم از تمرین رقص های مندرآوردی و قدم زدن های طولانی من خوب خوب خوب می شوم وقتی کنار تو به خواب می روم و کنار تو از خواب بیدار می شوم...
-
هوای شهر من امروز چه خوب بود
یکشنبه 6 آبانماه سال 1397 15:50
هوای شهر من امروز چه خوب بود هوای دل من نیز دلم به عشقی خوش است پرشور و گرم و دلی پایبند و ماندگار نم نم بارانی و خنکی مطبوعی از پس کوه ها چه آرام میگذراند روزهای زندگی را زمان چه عجیب است می گذرد و می گذرد و من همچنان بی انتها و دیوانه وار تو را دوست دارم یک عمر برای دوست داشتن تو کوتاه است باید هزاران نوح عاشق تو...
-
پاییز ... دلبرانه و خوشرنگ
شنبه 21 مهرماه سال 1397 11:14
صدای پای پاییز می پیچد در کوچه های دلم پاییز زیباست چون پاییزهای زیادی را با تو بوده ام پاییز خوشرنگ است چون تو را به یادم می آورد پاییز دوست داشتنی است چون پر از عشق توست خواستم از پاییز بنویسم و باز تو شدی جوهر این قلم چگونه می توانم از دنیای بدون تو بگویم خب معلوم است که زندگی مساوی با توست تازگی بهار، شور و شوق...
-
تو "خود خود" منی
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1397 16:26
تو "هم نفس" منی چرا که با تو نفس میکشم هوای این شهر شلوغ را و هر نفس بیشتر عاشق تو میشوم تو "هم زبان" منی چرا که با تو صدا میشوم و احساسات عاشقانه ام را یکصدا برات بازگو میکنم تو "هم دست" منی چون دستهایمان یکرنگ می شوند وقتی شروع به کشیدن نقاشی زندگی می کنیم و رنگ می پاشیم و لبخند می زنیم...
-
سالگرد یکی شدنمان مبارک
شنبه 27 مردادماه سال 1397 15:55
سال گذشته حوالی همین روزها از معجزه ی زندگی گفتیم و اینکه بعضی ها چگونه عشق را در زیباترین شکل ممکن هدیه می دهند یکسال گذشت از روزی که به هم بله گفتیم به با هم بودن تا همیشه به کنار هم شاد بودن به هم عشق ورزیدن و به تعهد داشتن چه پرتلاطم گذشت یکسال و البته بیشتر شیرین مگر میشود با تو بود و روزها و شبها عاشقانه نگاهت...
-
تنهایی دیگر خواستنی نیست
دوشنبه 1 مردادماه سال 1397 13:01
روزگاری تنهایی خودم را دوست داشتم و آن را با هیچ چیز دیگر عوض نمیکردم وقتی خواستم با تو باشم برای همیشه از این نگران بودم که دلم برای خلوت خودم تنگ خواهد شد هر چند که تو با روی باز هر چه بخواهم به من میدهی حتی خلوتم را چند وقتی گذشته است از زیر یک سقف بودنمان و برای تنها چیزی که دلم تنگ نشده است تنها بودنم است. و...
-
مرا ببوس...
شنبه 23 تیرماه سال 1397 14:59
مرا ببوس آنگونه که وقتی چشمانم را میبندم در سکوت عمیق وجودت غرق شوم و با گرمای آغوشت مست بازگردم مرا ببوس آنگونه که طراوت ابرها را در دستانم حس کنم و خودم را بر بلندای کوه بازیابم و هوای تازه ریههایم را جانی بخشد مرا ببوس همچون رودخانه ای خروشان در مسیر عبور از کوه به دشت پرتلاطم و تکرارنشدنی مرا ببوس چون قایقی در...
-
باغچه کاکتوس های عاشق
دوشنبه 28 خردادماه سال 1397 12:03
پاهایت همیشه آمادهی همراهی ست و دستانت همیشه آمادهی نوازش برای جوانههای تازهی گلدان دلم آفتاب میشوی و میتابی برای رویش و در این شلوغی شهر سایهبان میشوی برای خستگی هایم چه رنگینکمانی میشوی وقتی دلتنگم و غمگین و چه عطربهاری داری وقتی به پاییز سرد و ساکت میرسیم چه پیاده باشیم و در حال قدم زدن چه سوار بر تاکسی...
-
چه زود بالغ می شوم....
یکشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1397 11:06
من جوانهای جوان در سایهسار آرامش خانه تو و در حریم امن بازوان تو چه زود بالغ می شوم.... تو چقدر شبیه شاهزاده قصه ها هستی چگونه میتوانی اینقدر خوب باشی و اینگونه دوست داشتنی بمانی همه تو را دوستت دارند همه با تو بودن را میخواهند و با تو سخن گفتن را و حسی که در کلام لمس نمی شود زیبایی تو مردانگیهای توست لبخند شیرین...
-
بهار تازه ی زندگی...
یکشنبه 5 فروردینماه سال 1397 10:57
دوباره بهار آمد دوباره سال نو شد دوباره تولد من دوباره تولد تو و اینبار تولد یک زندگی دیرزمانیست که تو را میشناسم دلبسته به عشق تو و تشنه ی لبخندهایت کنار تو بودن همیشه آرزوی من بوده است و این بهار کنار هم ماندنمان همیشگی می شود من عشق را از پس نگاه تو میخوانم و قلبم را به تو هدیه میکنم این بهار دیگر دلتنگ تو نیستم...
-
تولد رویا
یکشنبه 5 فروردینماه سال 1397 10:55
باز بهار آمد.. بهار بوی تو را می آورد.. بهار تو را می آورد بهار بوی تو میدهد.. چند روزی که از بهار میگذرد تو می آیی.. می آیی به دنیا و به ناگاه دنیا زیبا می شود... اصلا بهار به خاطر آمدن تو چنین زیبا شد.. تو آمدی و رویای کودکی من پا به جهان گذاشت.. رویایی که همیشه در سر می پروراندم و به نظر دست نیافتنی می آمد رویای...
-
مهندسی عشق
شنبه 5 اسفندماه سال 1396 12:20
تو یک مهندسی فارغ از مدرک تحصیلی چرا که پلی ساخته ای برای عبور از راه سخت عشق تو یک مهندسی چون با ذکاوت بیش از اندازه ات زندگی را چه شاعرانه می نوازی حتی اگر نواختن بلد نباشی تو یک مهندسی نه به خاطر جذابیت این اسم بلکه جاذبه ی شخصیت مقتدر و مهربانت هر کسی را به سمت تو می کشاند تو یک مهندسی پس معلم خوبی خواهی شد چون...
-
عشقی قرمز مثل همیشه ...
چهارشنبه 25 بهمنماه سال 1396 15:48
این عشق تغییرکردنی نیست این عشق عمیق و عجیب این رابطهی پرشور و حرارت این دستهای به هم گره خورده و این دل وابستهی محبت تغییر کردنی نیست این عشق جذاب و بی تکرار این احساس ناب و نگفتنی و این دوستداشتن از ته دل تغییر کردنی نیست روز عشق باشد یا نباشد ویترین فروشگاهها پر از خرسهای قرمز و رنگی و شکلاتهای طلایی و خوش...
-
لمس مهربانی تو
سهشنبه 12 دیماه سال 1396 16:25
چه حس خوبی ست اینکه در کسی که دوستش داری تمام خوبی های دنیا را پیدا کنی چه حس خوبیست اینکه خوبی هایش را بگذاری جلوی چشمت مثل یک فیلم جایزه گرفته با تمام وجود نگاهش کنی و کیف کنی چه حس خوبی ست که خوبی هایش را بشماری و بشماری و تمامی نداشته باشد و آنقدر زیاد باشد که یک زندگی برای شمردن کفاف ندهد و تو بخواهی که زندگی ات...
-
همسفر عاشق من...
سهشنبه 28 آذرماه سال 1396 10:00
روز های با تو بودن در سفر به دوردست ها... من و تو ... تو که باشی دیگر هیچ نمیخواهم.. و به راستی که در سفر باید شناخت.. و چه خوب شناختمت و چه خوب به انتخاب خودم آفرین گفتم سفر با تو .. بهتر از این نمی شود به هرکجا برویم فقط تو باشی و بس تو باشی آنجا بهشت است و تو نباشی جهنم.. خوشحالم که تو را دارم و خوشحالم که تو را...
-
عاشقانه ی طولانی...
دوشنبه 27 آذرماه سال 1396 15:48
میخواهم لابلای عشق تو زندگی کنم میخواهم گردن آویزی باشد هر روز بر گردنم و دستبندی ظریف بر دستانم میخواهم هر روز صبح صورتم را با آن بشویم تا تمام روز آن را به همراه داشته باشم و چه زیبا میشوم من وقتی عشق تو با من است... فرقی نمی کند در کدام سرزمین باشیم بازهم عاشق توام فرقی نمی کند در کدام فصل سال باشیم باز هم عاشق...
-
حال دلمان که خوب باشد...
یکشنبه 21 آبانماه سال 1396 09:49
دستانت را که به من میدهی.. بال میگشایم برای پرواز و چه تماشایی دارد گستره ی رنگارنگ آسمان رویای تو شاید عاشقی همین باشد نگاه نگران من و لبخند آرامش بخش تو ته ریش خسته ی صورت تو و دستان کوچک من بهانهگیریهای کودکانه من و صبر بی پایان تو دلمشغولیهای تو و شیطنتهای مدام من حال دلمان با بودن کنار هم خوب است می خندیم.....
-
ساحل شنی پر صدف
دوشنبه 10 مهرماه سال 1396 09:42
سبزی، طراوت، تازگی مهر، محبت، دلدادگی و عشق، عشق، عشق چه شیرین است در کنار تو بودن وقتی که میخندی و مهر می ورزی چه شادمانه است با تو بودن وقتی که خوش میگذرانیم و می خندیم و چه عاشقانه است آغوش تو وقتی هر لحظه که بخواهم در آغوش همدیگریم باران با طراوت دریای متلاطم مه لطیف آفتاب درخشان و باد پاییزی همه و همه دست در دست...
-
سفری ستاره باران
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1396 15:36
آسمان پر از ستاره های روشن کهکشان راه شیری پیدا ستاره هایی چشمک زن در حال عبور و ما بر بلندای کوه نظاره گر این منظره ی بی نظیر هستیم در کوچه های ساده ی روستایی عشق جریان دارد و میزبانانی پر لبخند چگونه می شود در تابستان بهار بیاید بیاید و مهمان خانه ی روستایی میزبانی شود که هر آن چه دارد را با دل و جان تقدیم میهمان می...
-
سوگند یاد میکنم...
شنبه 4 شهریورماه سال 1396 15:29
و اکنون به همه اعلام کردیم عشقمان را و پای عهدمان را امضا کردیم و بلند فریاد زدیم " بله " من تو را میخواهم برای تمام عمر.. تا ابد. تا زمانی که این عشق عمیق ریشه دار هست... و سوگند یاد کردیم.. سوگند یاد کردم به طراوت بهاران تا هماره آنچه بر خود روا می دارم بر تو روا دارم و آنچه بر خود نمی پسندم بر تو نیز...