دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

با تو یک دنیا آرامش..



دستان مهربانت را به سوی من بگشا

آغوش گرمت را به سوی من بازکن

من

جز آغوشت

به جای دیگری تعلق ندارم


به نزدیکی من برگرد

   به قدم زدن های دونفره

         و ماندن های طولانی

به لمس حضور گرم و خواستنی

         و نوازش های عاشقانه

به دوستت دارم های آرام

           و بوسه های آتشین

برگرد..زودتر برگرد

      به من بی تو تنها برگرد


این دل پریشان را

       فقط آغوش تو آرام میکند

آخ که اگر میدانستی

هنوز..بعد از اینهمه سال..

بعد از اینهمه با هم بودن و جداشدن

بعد از اینهمه روز و ساعت و دقیقه

در کنار هم...

هنوز برایم جذابی و جدید

        هنوز مهربانی و عاشق

            هنوز تشنه ام و بی قرار


مرا از کنار خودت دور نکن

     مرا از حضورت محروم نکن

               مرا از آغوشت جدا نکن

من..

جز آغوشت..

به جای دیگری تعلق ندارم...

نظرات 1 + ارسال نظر
شقایق پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 08:00 ب.ظ http://pises.blogsky.com

سلام یه وبلاگ جدید زدم برا نوشتن روزای زندگیم خوشحا میشم بیای ببینیش و اگه دوست داشتی بگی تا با هم تبادل لینک کنیم!!
مررررررسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد