باز هم در کلبه ی رویاهایمان
طلوع عشق را به قلب من هدیه کردی
دوباره سرم شانه هایت را آرزو داشت
و تا بی انتها مرا به آرزویم رساندی
در کلبه ی رویاهایمان
پنجره ی عشق
به وسعت آبی آسمان
و به اندازه تک تک قطرات باران
به روی لبخند زیبای دنیا باز است
چه خوشبختم من
که روز عشق را
امسال
در یک خانه ی رویایی جشن گرفتیم
و مرا به اوج احساس
و نهایت عشق رساندی
چه خوشحالم من
که هدیه ام را
امسال
با سبد سبد بوسه
از دستان مهربان تو گرفتم
و چه آغوشی
...
ما شعله می کشیم
و هیجان با هم بودن
در امتداد ثانیه ها
حقیقتی را آشکار می کند
که ما نیازمند یکدیگریم
و شوق با تو بودن را
پایانی نیست...
عطر عاشقی
فضای با تو بودن را
آکنده از مهر میسازد
و چه لذت بخش است
زیر یک سقف بودن با تو
خلوت با تو
هیجان با تو
و عشق تو
دیگر هیچ از دنیا نمی خواهم
جز آغوش بی نهایت و سخاوتمند تو
در خانه ی سبز رویاهایمان....
سلاممممم من تمام نوشته هاتون رو خوندم واقعا" زیبا و پر از احساس نوشته بودین ...خوشحالم که بهم دیگه رسیدین ......خدایا مزه ی شیرین وصال رو به همه ی عاشقان بچشان .....
ایشالا.....