دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

بوسه ی برفی



جای پایمان در برف

کنار هم

    جای پای کوچک من

        در کنار جای پای مردانه ی تو

...

آخ که چقدر این با هم بودن ها

   کنار هم بودن ها

       شبیه هم بودن ها را

  دوست دارم


وقتی در بالاترین قله ی کوه

پشت برف ها

   دست من را میگیری

        لبانم را می بوسی

           و داغ داغ می شویم


وقتی به دنبال هم می دویم

و روی برف ها سر می خوریم

یخ می کنیم

و باز در آغوش هم گرم می شویم


وقتی روی برف ها زمین می خورم

دستم را میگیری

و بلندم می شوم

وقتی به تو تکیه میکنم

آن زمان

بی نهایت دوستت می دارم


وقتی از بالای کوه پر برف

به جای پای آدمها نگاه می کنیم

دلمان قدم زدن دونفره می خواهد


بازهم یک خاطره

یک خاطره ی عاشقانه

   بی نظیر

      ماندگار

         پرمهر

و دوست داشتنی


من شیفته ی مهربانی های تو هستم

   که به بهانه ی با من بودن

     خستگی را به جان می خری

از موانع می گذری

      تا به من برسی

می شناسمت

       آرزوی دیرینه ی دل کوچکم

و می ستایمت

       بزرگ ترین دارایی زندگی م


ما چه با هم خوشبختیم

    و شاد

من تو را دوست دارم

    و تو مرا

        این ساده ترین

ولی پایدارترین اتفاق زندگی ماست


نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:53 ق.ظ http://faghateshghman.blogfa.com

عالی ... زیبا ... و پر از احساسات قشنگ....

ممنون
وقتی پای عشق وسط باشه همین میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد