دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

رنگین کمان من...



هوای دلم ابری بود

بارانی در زندگیم بارید

و بعد از آن تو آمدی

آسمانم آبی شد

و تو شدی رنگین کمان زندگی من



با مداد رنگی هایت آمدی

و بی رنگی روزگارم را رنگ زدی

...

آبی و زیبا چون آبی دریای دل بیکرانت

   قرمز و پر رنگ چون گلهای سرخ عشق در قلبت

     زرد و درخشنده همچون خورشید تابان آسمان نگاهت

        سبز و با طراوت مثل برگهای تازه ی بهار دستانت

           بنفش و شیرین چون بنفشه های خوشرنگ باغچه ی صدایت

              نارنجی و شاد همچون لبخندهای بی آلایشت

                  نیلی و پر مهر همچون نوازش های عاشقانه ات

                       و سفید و پاک همانند قلب مهربان و یکرنگت


تو با یک قلب عاشق آمدی

و با یک سبد لبخند

و آنگاه بود که ابرهای خاکستری را

به کناری زدی

تا همه ی وجودم را

خالصانه در آغوش بگیری


در تو غرق شدم

محو شدم

و با تو یکی شدم

و اکنون من هم رنگین کمانی هستم

   خوش رنگ

            پر رنگ

               و همرنگ با تو و روزگارت


بگذار بگویم دوستت دارم

بگذار مست غرور باشم

بگذار خالص و بی ادعا

برایت شعر بسرایم

تا کنار قلب مهربان تو بمانم

بگذار ..


ای زیباترین رنگین کمان زندگیم

شاد ترین خاطراتم از توست

همنشین لحظه های رنگی من بمان !!!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد