هوای دلم ابری بود
بارانی در زندگیم بارید
و بعد از آن تو آمدی
آسمانم آبی شد
و تو شدی رنگین کمان زندگی من
با مداد رنگی هایت آمدی
و بی رنگی روزگارم را رنگ زدی
...
آبی و زیبا چون آبی دریای دل بیکرانت
قرمز و پر رنگ چون گلهای سرخ عشق در قلبت
زرد و درخشنده همچون خورشید تابان آسمان نگاهت
سبز و با طراوت مثل برگهای تازه ی بهار دستانت
بنفش و شیرین چون بنفشه های خوشرنگ باغچه ی صدایت
نارنجی و شاد همچون لبخندهای بی آلایشت
نیلی و پر مهر همچون نوازش های عاشقانه ات
و سفید و پاک همانند قلب مهربان و یکرنگت
تو با یک قلب عاشق آمدی
و با یک سبد لبخند
و آنگاه بود که ابرهای خاکستری را
به کناری زدی
تا همه ی وجودم را
خالصانه در آغوش بگیری
در تو غرق شدم
محو شدم
و با تو یکی شدم
و اکنون من هم رنگین کمانی هستم
خوش رنگ
پر رنگ
و همرنگ با تو و روزگارت
بگذار بگویم دوستت دارم
بگذار مست غرور باشم
بگذار خالص و بی ادعا
برایت شعر بسرایم
تا کنار قلب مهربان تو بمانم
بگذار ..
ای زیباترین رنگین کمان زندگیم
شاد ترین خاطراتم از توست
همنشین لحظه های رنگی من بمان !!!