دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

نوشته های قدیمی

 

آخر مرا شاعر کرد 

واژگان زیبایش مرا وادار به نوشتن ساخت 

 

می نویسم 

بی آنکه اراده از من باشد 

قلم 

خودبخود به نوشتن در می آید 

و بهانه های قلبم  

بر روی کاغذ می آیند 

و سپیدی دفتر را عاشق می کند 

 

من اکنون مسافرم 

مسافر جاده های شعر 

کوله بارم پر است از  

حرف های نگفته 

و متن های ننوشته 

 

من برای نوشتن بهانه نمی خواهم 

ستاره های  آسمان چشمانت  

بهترین انگیزه برای نوشتن است 

و در لحظات بی کسی 

فانوس دریایی تاریکی هاست 

 

چشمانت آشناست 

و از پشت پرده فاصله ها 

با من سخن می گوید 

و قاصدک های قلبم رها می شوند....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد