دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

یک قدم نزدیکتر...


تابستان شروع شد

پر از گرما و نور...

ولی این یکی فرق می کند..

این بار پر از عشق هم هست..


و باز یک قدم نزدیکتر به تو..

از این به بعد بیشتر دارمت و بیشتر میخواهمت..

دیگر همه می دانند که عشق من هستی و عاشق تو هستم

و همه به انتخاب من احسنت گفتند...


و باز هم نزدیک تر خواهم آمد.

و بیشتر تو را خواهم داشت..

تا زمانی که همیشه با تو باشم

و آن زمان است که به آرزویم می رسم.


و آن زمان تو دیگر هستی

برای همیشه..

و آن زمان صبح وقتی چشمانم را می گشایم تو را خواهم دید

تو در کنار من خوابیدی و من تماشایت خواهم کرد.


آن روز نزدیک است..

روزهای سراسر تو..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد