دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

نمی دانم ...

http://s2.picofile.com/file/7214007204/190.jpg


ساقه شکستن

قانون طوفـــان است

تو نسیـــم باش و

نوازشم کن ...

چه سخت بی قرار لحظه ی دیدارم


http://s2.picofile.com/file/7208103973/189_2.jpg


دلتنگم

آهای آدمها

من دلتنگم


وقتی که دلت برای کسی خیلی تنگ میشه چیکار میکنی؟

مخصوصا وقتی که اون شخص رو خیلی دوست داشته باشی

و یا برای دیدنش لحظه شماری کنی؟

 

من

وقتی که دلم می گیره

میرم سراغ چیزی که سرگرمم کنه

مثلا  موسیقی گوش میدم که دلتنگیامو خالی کنم

یا شروع می کنم به نوشتن

به امید اینکه عشقم اونا رو بخونه

اما تو همین دلتنگیا

انتظار دیدنش رو هم می کشم

 

این انتظار

هم شیرینه هم تلخ

 http://s1.picofile.com/file/7208099886/276622_344318073779_1222009_n.jpg

و وقتی به لحظه ی دیدار نزدیک میشم
یه حس عجیب سراسر وجودم رو فرا میگیره
یه حس بی قراری
بی قرار نگاهش
لبخند مهربونش
و دستای گرمش

چه سخت بی قرار لحظه ی دیدارم
چه فراوان سرشار از احساسم
و چه زیبا به انتخاب لباسم می اندیشم

چه مهربان به دیدارم خواهی آمد
چه اشتیاقی برای با من بودن خواهی داشت
و چه لحظاتی زیبایی برایم خواهی ساخت

دیگر صبوری نمی کنم
بی پروا می گویم دلتنگ دیدارم
وبی تاب آغوش مهربانت

کی تمام خواهد شد
این ساعت های پایانی به تو رسیدن
....
 

 

یه روزایی

عشق من

یه روزایی به آغوشت نیاز دارم

به شانه هات برای آرام شدن،

به نگاهت برای عاشق شدن 

و به دستانت برای بلند شدن نیاز دارم


یه روزایی

نمیخوام محکم باشم

نمیخوام مرد باشم

میخوام خودم رو توی وجودت رها کنم


یه روزایی

به نوازشت احتیاج دارم

به نوازش دستان لطیفت

که از آن عشق می بارد


یه روزایی 

به بوسه هایت نیاز دارم

به آن منبع بی نهایت عشق

بی بهانه و بی انتها


یه روزایی

به وجودت نیاز دارم

همین که کنارم باشی

همین که در چشمانت خیره شوم

برای آرامش ابدی من کافی است

آرامش تو را داشتن...


می ستایمت

تو را دوست دارم

       مثل همیشه

مثل همه ی روزهایی که

   با تو قدم می زنم

       دستانت را می گیرم

           به تو نزدیک می شوم

                از تو احساس می گیرم

 

 تو را می خوانم

      بارها و بارها

  همانند شعرهای سهراب

          یا دلنوشته های زیبای خودت


به تو عشق می ورزم

     به آغوشت وابسته ام

          همچنان که هندوها

           به معبدشان

           دل سپرده اند


و تو را می ستایم

همچون گلدانی که روزها مراقبش بوده ای

و اکنون برگهای زیبایش را نظاره میکنی


آری

عشق ما ستودنی است

عشق حقیقی و جاودان ما ستودنی است

      تو را داشتن

          تو را حس کردن

              تو را دوست داشتن

          ستودنی است


هرگز از اینکه روزگاری

دل به نگاه گرم تو سپردم

و اینگونه بی قرارت شدم

پشیمان نخواهم شد


شاید روزگاری

داستان این دختر عاشق

لبخندی بر گوشه ی لبان همیشه خندانت بیاورد

و یا شاید یادآوری خاطرات کودکانه اش

لحظه ای شادت کند


با تو شادم

با تو خندانم

با تو زندگی می کنم

چرا که دنیایی از زندگی هستی

       دنیایی از عشق

            مهر

           زیبایی


مهربانم

     می ستایمت