رنگین و زیبا
سبکبار و دلنشین
آرام و عاشق
پرواز میکند...
در آبی بیکران آسمان
چه خوش می رقصد و
چه آرام دلربایی می کند
و دور میشود
دورتر و دورتر
تا به شکل نقطه ای رنگین در میاید...
ترسی بیهوده از فاصله ها نداریم
باز به هم می رسیم
و باز دستمان در دست یکدیگر
سرود عشق می خوانیم
این بازی رنگ ها از دور
چشم نواز و فریبنده است
ولی وقتی دلت جایی گیر باشد
شوق پرواز هم
تو را به نقطه ی اول بازمیگرداند
در آغوش یار و در کنار متعلقات
نگاه ثانیه ها چه عاشق است
و اوج گرفتن رنگ ها
چه لحظات زیبایی را میسازد
تلفیق دلتنگی و امید...
میدانم
که بعد از هر پرواز رنگی
بازگشتی رنگی است
بعد از هر پرواز رنگی
بازگشتی پر از عشق است
و پر از شور
و من منتظر آن لحظه میمانم
و میدانم که عاشق تر خواهیم بود
و رنگی تر....
میدانم...
میدانم....
باز هم گذشت
یک سالعشق دیگر... با تو...
چه سریع و شیرین میگذرد
چه زیبا میشود این واژه
وقتی نام تو در کنارش قرار میگیرد
و چه شاعرانه میشود این سال
وقتی تو در لحظاتش حضور داری
بازهم یک سالعشق دیگر در کنارم بودی
با شیطینت های کودکانه ام ساختی
و بداخلاقی های بزرگانه ام را تاب آوردی
بازهم یک سالعشق دیگر برایم جشن میگیری
شاعرانه و عاشقانه...
با کیک و شمع و بوسه و عروسک های رنگی
چه لذتی است تو را داشتن و تو را خواستن
بازهم یک سالعشق دیگر از راه رسید
من و تو و تک تک خاطراتمان
با حضور همیشگی شان در این کلبه ی سبز
و من جرات پیدا میکنم با کلمات بازی کنم
و این دفتر شعر را با نام تو بیارام...
تو باشی و عطر شمع و شکلات و بوسه و آغوش
بهشت همین جا می شود
در پهنای دستان تو
و من می نوشم جام گوارای لبانت را
فرشتگان زمینی عجب جاذبه ای دارند...
و چه اسم زیبایی... سالعشق
و یا شایدم سالزندگی که با تو شروع شد..
و هر روز زیبا تر شد...
نه تنها کم نشد هر لحظه فزونی یافت..
ریشه دواند و جدایی ناپذیر شد..
مشکلات بود ولی مثل آبیاری این درخت عشق می ماند.
و این درخت را هر روز پربارتر کرد.
زود گذشت چون خوش گذشت
هنوز راه درازی را با هم خواهیم پیمود
و آرزوهای قشنگی که قرار است با هم به آن ها برسیم..
تازه اول راه است و تا آخر راه تنهایت نخواهم گذاشت..
و تا آخر هر روز بیشتر دوستت خواهم داشت..