دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

چال شیرین گونه هایت



من با چیزهای ساده خوشحال می شوم

با کارهای کوچک

با اتفاق‌های پیش پا افتاده

با بازی های معمولی


حال من را خوب میکنند

آبنبات چوبی‌های رنگی کوچک

و آهنگ‌های شاد ضبط ماشین


من می خندم و شاد می شوم

از تمرین رقص های من‌درآوردی

و قدم زدن های طولانی


من خوب خوب خوب می شوم

وقتی کنار تو به خواب می روم

و کنار تو از خواب بیدار می شوم

وقتی دست تو نوازشگر من می شود

و لبخند تو لبخند به لبم می آورد


اما از همه ی اینها مهمتر اینست

که کام من شیرین می شود

وقتی چال گونه ات اتفاق می افتد

و چه شیرین می شود لحظه ام

و چه شیرین می شود نگاهت

وقتی چال شیرین گونه ات نقش می بندد


همه ی اینها زمانی اتفاق می افتند

که قهرمان زندگی ام کنارم باشد

که مرد رویاهایم مرد زندگیم باشد

که عشق روزهای گذشته ام هنوزم باشد