دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

دلنوشته های من و عشق غیرممنوعم!

وقتی باران عشق باریدن گرفت هرگز چتری بر ندارید .

ساعت صفر عاشقی


ساعت صفر..

ما درکنار هم

بعد از رقص و سرخوشی با تو..

زیاد تکرار نمی شود
شاید به اندازه انگشتان یک دست
دست هایت را می فشارم
و به تو یادآور میشوم که این شب ها نیست که عشق ما را ساخته است
هم آغوشی مارا به هم نزدیک کرد ولی آنی که ما را به هم وابسته کرد چیز دیگری بود
محبت بود. وفاداری بود. صداقت بود.
این است که عشق مان تمامی ندارد
تکراری نمیشود و عادت نمی شود.
هر روز تازه است و بی نهایت هیجان انگیز.

این عشق برایم با ارزش است
به اندازه زندگی
به اندازه امید.
برایش جنگیده ام و برایش خواهم جنگید.
آسان به دست نیامده که آسان از دست بدهم
و هر روز سعی خواهم کرد روزی زیبا برایت بسازم
روزی بهتر و عاشق تر از دیروز

و هر روز به تو ثابت خواهم کرد که چقدر دوستت دارم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد