تمام مدادرنگی هایم را می آورم
خالی از هر استعاره و ابهام
می نویسم دوستت دارم...
آبی آبی...مثل آسمان بالای سرمان
زلال زلال... مثل رودخانه روبرویمان
سبز سبز ... مثل درختچه های کنارمان
و زیبای زیبا... مثل عشق بی نظیرمان
سرنوشت من با آرزوهایم رقم خورده
و تو برزگترین آرزوی زندگی منی
و من سرنوشت توام
چه بی اندازه به هم گره خورده ایم
و چه شیرین قسمت هم شده ایم
زندگی با تو
چه هیجانی دارد...
وصف ناشدنی و سرشار از لبخند
می دانی !
حرف هایم گفتنی نیست
دوستت دارم ها را
از زیرنویس چشمانم بخوان
باران می بارد
و من تشنه ی تشنه ام
دستانم را بگیر
سر بر شانه هایت می گذارم
و به دوردست زیبای زندگی با تو می نگرم
...
تو زمزمه میکنی..
این عشق..
این هیجان...
این دوستی...
تمام نشدنی است
و من با خود می اندیشم...
خوشبختی من با تو چه بی انتهاست....