از جنس عروسکم
زیبا اما خواب آلوده با لالایی هایت
از جنس شکلاتم
گاهی شیرین. گاهی تلخ
از جنس نگاهم
ماندگار در خاطره هایت
از جنس بارانم
می بارم بر کویر غصه هایت
از جنس بهارم
می رویانم تک تک شکوفه های لبخندت را
از جنس رویایم
می سازم برایت وسعتی از عشق
از جنس غروبم
ساکت و نارنجی
و از جنس طلوعم
آتشین و نورانی
از جنس زمانم
سرشار از لحظات با تو بودنم
از جنس خوشبختی ام
متولد می شوم با احساس خواستنت
از جنس افسانه ام
متفاوتم اما حقیقت دارم
و از جنس لیلی ام
عاشق عاشق شدنم
مجنونم می مانی؟!؟