خنده هایم را با تو تقسیم میکنم
با تو که در کنارت غرق آرامشم
و به گرمای وجودت دلخوشم
و به احساس سرشارت می بالم
دلبستگی به تو عادت نیست
نیاز هم نیست
یک سهم مسلم و بی تکرار
برای این دل خسته و بی آلایش من است
این روزها حال دیگری دارم
به فکر توام
ای ممنوع ترین سیب بهشتی من
چرا این حوای دلتنگ اجازه ی چیدن عشق تو را ندارد؟
و این جمله های تکراری و یخ زده ی بی احساسم
چرا در جستجوی تو هستند اینگونه بی تاب...؟
دنبال لباس تازه ای هستم
برای لحظه هایم
که بی تو بودن را به رنگ حضورت کنند
و یادت را بنشانند کنار لحظه هایم
و آنگاه است که من و تو
دیگر از تنهایی نخواهیم ترسید ....